زندگی
بالاخره راز زندگی را فهمیدم... سه چیز است : عشق !.. عشق! .. عشق! ..
روزی سر بر خواهم آورد
از لابه لای ابرهای سر درگم و بی نشان
و اوج را حس خواهم کرد
اوج وجود ..............اوج هستی و...
من یک زمینی ام
پاهایم گرما و سرما را حس کرده اند
گاه خارهای زمین پاهایم را آزرده اند و
گاه گاهی سبزه با طراوتش
آرامش را برایم به ارمغان آورده است
همیشه آسمان را در آغوش گرفته ام
و همواره او را در آغوش می فشارم
تا اینکه روزی برسد که با او یکی شوم ...
Power By:
LoxBlog.Com |